شعر عاشقانه تبریک تولد همسر، معجزه غزلیات

    شعر عاشقانه تبریک تولد همسر یکی از بهترین ایده های شادباش گویی چنین روزی است. به این شکل علاوه بر آن که سالروز تولد همسر خود را تبریک گفته اید، مجدد مراتب عشق و دوست داشتن خود را نیز به وی ابراز نموده و به اصطلاح خودمانی یک تیر و دو نشان می زنید.

    ممکن است تا به حال شعرهای زیادی خوانده باشید، اما درست در چنین موقعی ذهن به خوبی یاری نکرده و احتمالا یادآوری یک شعر عاشقانه تبریک تولد همسر برایتان آن قدرها راحت نباشد. از این جهت ما کار شما را ساده کرده و مجموعه ای از شعر تولد عاشقانه مناسب را در اینجا گردآوری نموده ایم.

    شعر عاشقانه تبریک تولد همسر

    جهان بی عشق سامانی ندارد
    فلک بی میل دورانی ندارد

    ***

    نه مردم شد کسی کز عشق پاکست
    که مردم عشق و باقی آب و خاکست

    چراغ جمله عالم عقل و دینست
    تو عاشق شو که به ز آن جمله اینست

    ***

    عشق تو عالم دل جمله به یکبار گرفت
    بختیار اوست برما که تو را یار گرفت

    من اسیر خود واز عشق جهانی بی‌خود
    من درین ظلمت و عالم همه انوار گرفت

    ***

    اشک رازی‌ست
    لبخند رازی‌ست
    عشق رازی‌ست
    اشکِ آن شب لبخندِ عشقم بود

    ***

    در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
    عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
    جلوه‌ای کرد رخت دید ملک عشق نداشت
    عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد

    ***

    جهان بی عشق سامانی ندارد
    فلک بی میل دورانی ندارد
    نه مردم شد کسی کز عشق پاکست
    که مردم عشق و باقی آب و خاکست

    "<yoastmark

     

    ***

    فرهاد را چو بر رخ شیرین نظر فتاد
    دودش به سر درآمد و از پای درفتاد
    مجنون ز جام طلعت لیلی چو مست شد
    فارغ ز مادر و پدر و سیم و زر فتاد

    ***

    این عشق ماندنی این شعر بودنی
    این لحظه‌های با تو نشستن سرودنی‌ست

    ***

    خوشا آن دل! که دلدارش تو گردی
    خوشا جانی! که جانانش تو باشی

    ***

    رشته جان من سوخته بگسیخته باد
    گر ز عشق سر زلفت ندهم جان همه شب

    ***

    عشق سلطانیست کو را حاجت دستور نیست
    طائران عشق را پرواز گه جز طور نیست

    ***

    خواهم که راز عشقت پنهان کنم ز یاران
    صحرای آب و آتش پنهان چگونه باشد

    ***

    دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد
    که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست

    ***

    ما را ز درد عشق تو با کس حدیث نیست
    هم پیش یار گفته شود ماجرای یار

    غم عشق تو، به جان است و نگویم به کسی‌
    که در این بادیه غمزده، غمخواری‌ نیست

    ***

    می‌نوشتم عشق دستم بوی شبنم می‌گرفت
    آهِ حوای درون، دامان آدم می‌گرفت

    ***

    ای عشق در آتش تو فریاد خوش است
    هر کس که در آتش تو افتاد خوش است
    بیداد خوش است از تو وز هستی ما
    خاکسترکی سپرده بر باد خوش است!

    ***

    ای عشق غم تو سوخت بسیار مرا
    آویخت مسیح‌وار بر دار مرا
    چندان که دلت خواست بیازار مرا
    مگذار مرا ز دست مگذار مرا

    ***

    با یاد تو لبریز کنم جامم را
    نام تو شکرریز کند کامم را
    ای عشق تو برده تاب و آرامم را
    در جام تهی ببین سرانجامم را

    ***

    چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
    که کس مرغان وحشی را از این خوشتر نمی گیرد

    ***

    چطور آن همه شب بین موهایت جا دادی؟
    چگونه یک سبد بهار در چشم‌هایت کاشتی؟
    چطور این همه عشق روی لب‌هایت جا شد؟

    ***

    تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم
    بعد از تو روا باشد، نقض همه پیمان ها

    ***

    ﻗﻠﺒﻢ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺗﻮ ﺗﻼﻃﻢ ﺩﺍﺭﺩ
    ﺑﺎ ﺧﯿﺰﺵ ﻣﻮﺟﻬﺎ ﺗﻔﺎﻫﻢ ﺩﺍﺭﺩ
    ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﮐﻮﺭ ﺍﺳﺖ
    ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﭼﮑﺎﺭ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺍﺭﺩ

    ***

    نازنین بدون تو دنیا رو باور ندارم
    با تو از رمز طلسم قصه ها سر در می آرم
    لحظه ی سقوط من دست تو مثل معجزست
    شب می ترسه از خودش وقتی می گم دوستت دارم
    ***

    مثل باران چشمهایت دیدنی است ٬ شهر خاموش نگاهت دیدنی است
    زندگانی معنی لبخند توست ٬ خنده هایت بی نهایت دیدنی است

    "<yoastmark

     

    ***

    ماه اگر بی تو برآید به دو نیمش بزنند
    دولت احمدی و معجزه سبحانی
    جلوه بخت تو دل می‌برد از شاه و گدا
    چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی

    ***

    صوفی سرخوش از این دست که کج کرد کلاه
    به دو جام دگر آشفته شود دستارش
    دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود
    نازپرورد وصال است مجو آزارش

    ***

    بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
    فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
    اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
    من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم …

    ***

    مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
    تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
    واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس
    طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست

    ***

    حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو
    که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
    غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ
    که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را

    ***
    مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
    تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
    واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس
    طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست

    ***

    دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد
    که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست

    سخن پایانی

    شما نیز شعر عاشقانه تبریک تولد همسر که در ذهن دارید را در بخش نظریات با ما و سایر خوانندگان سورپلاس در میان بگذارید.

    نظرات
    guest
    1 دیدگاه
    قدیمی ترین
    جدیدترین بیشترین رای
    Inline Feedbacks
    View all comments
    محمد
    محمد
    11 ماه قبل

    جذاب بود

    این مطلب چقدر مفید بود؟

    برای امتیاز دادن به آن روی یک ستاره کلیک کنید!

    میانگین امتیاز 5 / 5. تعداد آراء: 2

    تاکنون رأی ثبت نشده است! اولین کسی باشید که این پست را ارزیابی می کنید